بدرقه پیکر «محمد کاسبی» با حضور گسترده هنرمندان/ تصاویر

پیکر زنده‌یاد محمد کاسبی با سخنرانی مجید مجیدی، مسعود ده‌نمکی ، کوروش سلیمانی، آواز خوانی حسام‌الدین سراج و... به سوی قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) بدرقه شد.

بدرقه پیکر «محمد کاسبی» با حضور گسترده هنرمندان/ تصاویر
پیشنهاد ویژه

  مراسم تشیع زنده یاد محمد کاسبی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ساعت ۹:۱۵ با حضور مردم و هنرمندان با تلاوتی چند از آیات قرآن کریم در حوزه هنری برپا شد.

مراسم+تشییع+محمد+کاسبی

در ابتدای این مراسم که اجرای آن برعهده رسالت بوذری بود، حجت‌الاسلام والمسلمین محمد قمی -رئیس سازمان تبلیغات اسلامی- با تسلیت این ضایعه، سخنانی را در توصیف ویژگی‌های این بازیگر بیان کرد.

وی با بیان اینکه زنده‌یاد محمد کاسبی «علیرغم بیماری و دشواری‌هایی که زندگی برایش پیش آمد، همواره عزتمندانه زندگی کرد»، تصریح کرد: این تأثیر به امیر مومنان، چون ارادت ویژه‌ای به علی مرتضی(ع) داشت، در جهات مختلف زندگی یک اتفاق متفاوت را برای او رقم زد.

مراسم+تشییع+محمد+کاسبی (3)

رئیس سازمان تبلیغات اسلامی با اشاره به نقش آفرینی مرحوم کاسبی در تأسیس حوزه هنری، خاطرنشان کرد: به عنوان یک انسانی که گردن ما حق دارد در پدید آمدن و تأسیس همین حوزه هنری، با بسیاری از پیشکسوتانی که امروز اینجا هستند و بعضی دیگر که از دستشان دادیم، نقش‌آفرینی کرد و اثر ماندگاری داشت.

حجت‌الاسلام قمی خاطرنشان کرد: مرحوم کاسبی واقعاً هم اهل صداقت و صراحت بودند و آنچه که به ذهنشان می‌رسید، دلسوزانه می‌گفتند.

مراسم+تشییع+محمد+کاسبی (1)

وی با اشاره به آخرین تماس تلفنی خود با مرحوم کاسبی در هفته قبل، یادآور شد: یکی از دغدغه‌هایی که ایشان در این تماس مطرح می‌کرد، این بود که اگر امروز اتحاد مقدسه اما [به عنوان مثال] امروز یک اثر هنری یا سریالی که در حال ساخته شدن است، قابلیت به هم زدن این اتحاد را دارد، برایش چه کار می‌توان، انجام داد؟! این در شرایطی بود که حتی نفس کشیدن برایش سخت بود، اما این دغدغه را سعی می‌کرد با تفصیل برای ما جا بیندازد.

63618053

رییس سازمان تبلیغات اسلامی با بیان خاطره‌ای از واکنش مرحوم کاسبی به خبر شهادت سید نصرالله گفت: وسط این کسالت سخت و سنگین، هم با محبت بودند، هم حواس جمع. وقتی خبر شهادت عزیزمان سید نصرالله را شنیدند، پیگیر شدند و پیدایم کردند و گفتند: این هدیه‌ای که شما به من دادی (یک انگشتر که از آقا سید هدیه گرفته بودم را با اشتیاق و افتخار تقدیم ایشان کرده بودم.) ایشان گفتند حالا دیگر سید از میان ما رفته، قدر این انگشتر بیشتر شده، شما نمی‌توانید همانند آن را بگیرید و این را من می‌خواهم به شما برگردانم و من گفتم این هدیه نثار یک مرد خوش‌غیرت باید باشد و نزد شما به امانت بماند.

حجت‌الاسلام قمی در ادامه با تقدیر از صبر و بردباری خانواده زنده‌یاد محمد کاسبی، اظهار کرد: عرض حقیر، تجلی عزت ، ایمان ، غیرت، مراقبت و حواس جمعی این انسان بزرگ و صبوری خانواده‌شان است. قدردانی می‌کنم از دخترشان و همسرشان که انصافاً صبر کردند.

123

وی در پایان با بیان اینکه «ان شاالله دعا می‌کنیم خدا او را به اولیاء، صالحین، شهدا و بزرگان ملحق کند»، تصریح کرد: ایشان در آخرین تماس‌های خود به من گفت این انگشتر را بعد از اینکه مدتی نزد خودم نگه داشتم، گذاشتم کنار انگشتر حاج قاسم (سلیمانی) که خیلی برایم عزیز است. یکی از تعبیرهای خودشان این بود که من یکی از کارهای روزانه این است که با این دو انگشتر، حرف می‌زنم. ان شاالله آن مرحوم به شهدا و اولیاء الله ملحق شود.

سپس کلیپی از زنده‌یاد محمد کاسبی در مورد پشت صحنه فیلم «پدر» ساخته مجید مجیدی پخش و سخنان او در مورد سختی اجرای یک از سکانس‌ها به نمایش درآمد.

پس از آن پیکر محمد کاسبی به داخل حوزه هنری منتقل و بر دوش حاضران تا مقابل صحنه اصلی تشیع شد.

مجید مجیدی: رفاقت من با محمد به درازای خود انقلاب است

زین

در ادامه این مراسم مجید مجیدی -کارگردان سینما- با تسلیت درگذشت محمد کاسبی، گفت: درگذشت هنرمند بزرگ انقلاب را اولاً به خانواده محترم‌شان به خصوص همسر گرامی‌شان تسلیت عرض می‌کنم. همان طور که دوست عزیزمان فرمودند، ایشان ۵ سال عاشقانه در کنار محمد عزیز بودند و از او پرستاری کردند. ما قدردان محبت این بانوی بزرگ هستیم که در طول این ۵ سال حتی یک روز استراحت نکرد و به سفر نرفت.

وی با اشاره به دوستی دیرینه خود با مرحوم کاسبی افزود: تسلیت عرض می‌کنم به همه عزیزان حوزه هنری، همه هنرمندان و همه مردم عزیز. واقعیتش این است که رفاقت من با محمد به درازای خود انقلاب است. اگر بخواهم خاطره تعریف کنم، فرصت نیست. جای‌جای این حوزه هنری، نفس‌ها و خاطرات محمد وجود دارد.

مجیدی با توصیف ویژگی‌های اخلاقی مرحوم کاسبی تأکید کرد: محمد کاسبی واقعاً - نه اینکه حالا که از دست رفته این سخنان گفته شود - گوهر درونی بزرگی داشت. محمد خصلتاً آدم با مرام، با معرفت، با اخلاق، با فضیلت و باسوادی بود و واقعاً وجود محمد متاسفانه آن‌طور که باید شاید، در جامعه هنری شناخته نشد.

این کارگردان با یادآوری نخستین همکاری هنری‌اش با کاسبی گفت: اولین دوستی ما برمی‌گردد به همان اوایل دوران انقلاب. ما اولین تئاتر انقلاب را که با حضور محمد کاسبی عزیز بود در تئاتر شهر با نام "نهضت حروفیه" روی صحنه بردیم.

مجیدی با اشاره به جنبه‌های کمترشناخته شده شخصیت کاسبی مطرح کرد: محمد جزو معدود هنرمندانی است که واقعاً هم تأثیرات آکادمیک داشت و انسان فرهیخته‌ای بود. محمد را همه به نام بازیگر می‌شناسند در حالی که محمد هرچند هنر بازیگری در خون او بود، اما دغدغه‌اش مسائل اجتماعی و انقلاب بود.

وی با اشاره به فیلم "شنا در زمستان" که کاسبی در سال ۶۸ ساخت، گفت: در این فیلم توفیق داشتم که در کنار محمد باشم و نقش‌آفرینی کنم. واقعاً آن فیلم هنوز که هنوز است، بعضی وقت‌ها از تلویزیون پخش می‌شود و می‌بینم که مخاطب دارد.

مجیدی با اشاره به شرایط سخت هنری آن دوران گفت: «محمد عزیز ما، تاب نیاوردن. نگاه شما را تاب نیاوردن. در آن دوران، در آن موقعیت، مسئولین و دولتمردان آن موقع این نگاه را نمی‌پسندیدند و محمد نتوانست ادامه کارگردانی را بدهد. من به ناچار کوچ کردم و رفتم، ولی محمد ماند و همچنان خون دل خورد و تلاش می‌کرد که هنر انقلاب را در حوزه هنری حفظ کند.

وی با بیان ویژگی‌های ممتاز محمد کاسبی تصریح کرد: واقعاً محمد آدم دغدغه‌مندی بود. آدمی بود که هیچ‌وقت نبرید. هیچ‌وقت از باورها و اعتقادی که داشت، قطع نشد. در این ۵ سال که محمد مریض بود، هر بار که توفیق صحبت با او را داشتم، تماماً دغدغه مسائل مردم و جامعه و انقلاب را داشت.

این کارگردان با تحسین ساده‌زیستی کاسبی گفت: هیچ‌وقت خودش خواسته‌ای نداشت. محمد خیلی ساده زندگی کرد و واقعاً خودش را وقف مردم می‌دید و دوست داشت آثاری خلق کند که برای این مردم و برای سرزمینش باشد.

مجیدی با اشاره به جنبه‌های معنوی شخصیت کاسبی ابراز کرد: درود می‌فرستیم به روح پرقدرت این مرد بزرگ هنر انقلاب. عاشق اهل بیت(ع) بود و نسبت به ساحت مقدس علی بن موسی الرضا(ع) ارادت ویژه‌ای داشت. به اباعبدالله الحسین(ع) و مولا امیرالمومنین(ع) ارادت خاصی داشت.

وی در پایان با بیان خاطره‌ای گفت: خاطره‌ای از بیابان‌های کاشان و فیلم «پدر» دارم. در آنجا برای اینکه محمد بتواند گریه کند به او گفتم تصور کن شش ماه امام حسین(ع) در گرمای کربلا چه کشید و دیدم بعد از تمام شدن سکانس، محمد زیر همان آفتاب، روی زمین نشسته و حدود یک ربع تا ۲۰ دقیقه زار زار گریه می‌کرد. امیدوارم آن اشک‌هایی که برای امام حسین(ع) ریختی، شفیعت شود. امیدوارم حضرت امشب در آن دنیا از ایشان دستگیری کند.

مجیدی در پایان خطاب به محمد کاسبی گقت: از تو می‌خواهم سلام ما را به سید مرتضی آوینی، شهید اکبر قدیانی، احمد عزیزی، حسن حسینی و قیصر امین‌پور برسانی. دلتنگشان هستیم. برای ما دعا کن. امیدوارم روح بزرگ محمد کاسبی با اولیاءالله محشور شود.

پس از آن مسعود ده‌نمکی -کارگردان سینما- با اشاره به آخرین همکاری هنری خود با زنده‌یاد محمد کاسبی گفت: باید از اولین‌ها دعوت کرد، تقریباً از هم‌دوره‌ای‌ها و پیشکسوتان. ولی شاید بتوان گفت که تصادفاً در مورد آخرین‌ها هم می‌شود حرف زد. ما با مرحوم کاسبی در آخرین نقش‌آفرینی‌اش در سریال "دادستان" در خدمتش بودیم.

وی با بیان خاطره‌ای از ارتباط خود با کاسبی افزود: برای من عجیب بود که در طول سال‌هایی که وارد حوزه سینما شدم - ۱۰-۱۵ سال - ایشان فقط پیامک می‌داد. از اولین کار پیامک داد و گفت: «من فلانی هستم و خوش‌آمد می‌گویم.»

ده‌نمکی با اشاره به اصرار مرحوم کاسبی برای بازی در سریال "دادستان" گفت: نمی‌دانم از کجا فیلمنامه را شنیده بود. سریال "دادستان" در مورد نفوذی‌ها، مسئولینی که وا داده‌اند و منافع دنیا را به آخرت ترجیح داده بودند، بود. او زنگ زد و گفت: "من در این سال‌ها تا حالا نشده بپرسم از کسی که من می‌خواهم در این کار باشم یا به من نقش بدهید، ولی من این فیلمنامه را شنیدم و این نقش مال من است”.

این کارگردان ادامه داد: گفتم یعنی چی مال تو؟ من که افتخار می‌کنم با شما کار کنم. گفت: "نه، هیچ‌کس این نقش را بازی نخواهد کرد." خیلی عجیب و جالب این است که با وجود مناسبات تولید، به او گفتم چرا اینقدر اصرار داری؟ حالا شنیده بودم مقداری هم کسالت دارد و کار سختی هم هست. ایشان گفت: "من یک عمر برای این حرفا جنگیدم. من نه چپم، نه راست. من عدالت‌خواهم. من انقلابی‌ام." با صراحت گفت: "این حرفایی که تو این سریال می‌خواهی بزنی، حرفایی است که من این همه سال به خاطرش هزینه دادم، کتک زبانی خوردم."

ده‌نمکی با توصیف ابعاد فکری مرحوم کاسبی گفت: کاسبی غیر از اینکه بازیگر بود، نظریه‌پرداز بود، جریان فرهنگی و تحلیل فرهنگی داشت. هنرمندانی که این‌جوری هستند، الان نمی‌میرند. آن روزی می‌میرند که ازشان استفاده نمی‌کنیم، آن روزی که خانه‌نشین می‌شوند و باید از همه تجربیاتشان استفاده کنیم و نمی‌کنیم.

وی با اشاره به شباهت کاسبی به ابوذر تصریح کرد: جالب این است که حالا نقش مقابلش اسمش "ابوذر" بود. می‌گفت: "من ابوذر هستم. حرف‌هایی که ابوذر می‌زند، حرف‌های من است." به نظر من تلخی زبان محمد کاسبی به خاطر خصلت ابوذرگونه بودنش بود. یعنی دوست و رفیق و رقیب نمی‌شناخت. هرجا احساس می‌کرد باید حرفی بزند، می‌زد.

ده‌نمکی با بیان واکنش کاسبی به بازتاب سریال گفت: وقتی سریال ساخته شد و بازتاب‌ها شروع شد، زنگ زد و گفت: "آب تو لانه مورچه‌ها ریختی!" آب تو لانه مورچه‌ها ریختیم. یعنی هر جنس حرف‌هایی که تبعاتش را سال‌های بعد در این سال‌ها دیدیم از پدیده نفوذی‌هاست.

این کارگردان در پایان با اشاره به عبرت‌های تاریخی گفت: امیدوارم که روح ایشان با شهدا و با ابوذرها و مولای ابوذر (غفاری) محشور بشود. نکته آخر این است که برای ما عبرت این باشد، ایشان همانند ابوذر که در جلوی معاویه فریاد می‌زد، ایشان هم در برابر یکی از مدیران برایم تعریف کرد که گفته است: "اگر این پولی که بابت این کار خرج کردی از جیب خودت دادی اسراف، اگر از بیت‌المال دادی حرام است."

ده‌نمکی در ادامه تأکید کرد: از این جور آدم‌ها باید تجلیل کنیم، تقدیر کنیم. اگر به حرف‌هایشان گوش نکردیم، هزینه دادیم بابت گوش نکردن حرف‌های این ابوذرها.

وی در جمع‌بندی سخنان خود گفت: انقلاب ما در هر حوزه‌ای ابوذر دارد. در شعرا داریم، در سیاستمدارها داریم که ابوذرگونه حرف می‌زنند. به نظر من اگر اساتید صلاح بدانند و درست باشد، محمد کاسبی ابوذر حوزه بازیگری بود. یعنی در بین بازیگرها کسی بود که نقش ابوذر را در عدالت‌خواهی به درستی ایفا کرد.

پس از تک‌خوانی حسام‌الدین سراج کلیپی از سخنان هنرمندان در مورد مرحوم محمد کاسبی پخش شد.

پس از آن کوروش سلیمانی (بازیگر و مدیر تئاتر شهر) با تسلیت به جامعه هنری گفت: به عنوان عضو کوچکی از خانواده بزرگ سینما و تئاتر ایران، تماشاگر هنرنمایی سال‌های سال استاد محمد کاسبی در خدمت شما هستم و تسلیت عرض می‌کنم به خانواده گرامی ایشان، همکاران هنرمندم، بازیگران سینما و تئاتر ایران و همه عوامل سینما و تئاتر ایران.

وی با تجلیل از مردم ایران افزود: از همه قدردانی به ویژه مردم هنردوست و عزیز ایران که ما هرچه داریم از آنان داریم. آقای کاسبی اگر در خاطر و یاد مردم فهیم ایران جای دارد تا سال‌های سال، به خاطر نقش‌آفرینی‌هایی است که در همه این سال‌ها از ایشان دیدیم.

سلیمانی با اشاره به حمایت کامیون‌داران از مرحوم کاسبی گفت: نمونه حمایتی که کامیون‌داران از ایشان کردند بعد از اعلام خبر درگذشت غم‌انگیز ایشان، یک نمونه از قدرشناسی مردم است. بازیگران با عشق برای این مردم خدمت می‌کنند و چون شمع می‌سوزند تا فرهنگ ایران روزبه‌روز درخشان‌تر باشد.

مدیر تئاتر شهر با توصیف جایگاه هنری مرحوم کاسبی تأکید کرد: آقای کاسبی در سال‌های سال فعالیت خودشان، چه در عرصه تئاتر و چه در عرصه سینما، به عنوان یک بازیگر بسیار توانمند، متشخص و تحصیل‌کرده هنرنمایی کردند. برای من شخصاً در کنار آقای کشاورز عزیز، سمبل پدر بودند در سینمای ایران و تلویزیون. و چقدر هم پدر خوبی بودند؛ یک پدر ایرانی که دلواپس خانواده‌اش است.

سلیمانی مطرح کرد: من بیش از این مزاحم شما نمی‌شوم. مجدداً تسلیت عرض می‌کنم به همه شما عزیزانی که تشریف آوردید، سرپا ایستادید و همکار ما، پیشکسوت ما را آمدید بدرقه کنید. برای روح این هنرمند شریف، عزیز و کاربلد، غفران و علو درجات طلب می‌کنم از پروردگار متعال.

وی در پایان با بیان آرزویی برای جامعه فرهنگی ایران گفت: برای جامعه ایران آرزو می‌کنم که روزبه‌روز به لحاظ فرهنگی شاهد رشد و تعالی باشیم که در خور شأن مردم ایران است. 

سپس وی یک دوبیتی برای آن مرحوم خواند: 

«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریده عالم دوام ما»

در ادامه سحر کاسبی -دختر زنده‌یاد محمد کاسبی- با خیرمقدم به حاضرین گفت: به عنوان دختر کوچک استاد محمد کاسبی، خیر مقدم می‌گویم خدمت همه هنرمندان، دوستداران و مردم سرزمین ایران. تشکر می‌کنم بابت همدردی و دعای خیری که در تمام این سال‌ها برای پدرم داشتید.

وی با بیان عشق پدرش به میهن افزود: «پدر واقعاً عاشق ایران و مردمش بود.»

سحر کاسبی با اشاره به متن آماده شده توسط خودش و خواهرش گفت: متنی را آماده کردیم؛ دلنوشته‌ای از من و خواهرم، تقدیم به پدر. اجازه بدین که از زبان خواهرم این دلنوشته را بشنویم.

وی در پایان با صلوات بر محمد و آل محمد(ص)، آغاز به قرائت دلنوشته کرد:

«اللهم صل علی محمد و آل محمد... خوش آمدید.»

پس از آن یلدا کاسبی، دختر زنده‌یاد محمد کاسبی، دلنوشته‌ای را قرائت کرد:

«به نام خدا

دلنوشته یلدا کاسبی برای پدر

سختی وداع و شب انتظار

جای تو خالیست. حرفی برای گفتن و شعری برای خواندن نیست. یک خالی بزرگ به قد همه دلهره‌هایی که کنارت نداشتم. تن لرزه‌هایی که با حضورت نچشیدم.

از گریه لبریزم و از درد مالامال. که در همه عمر، شبی به دیرپایی دیشب ندیدم و نداشتم. شب سخت انتظار، شب خشکیدن. نی نی چشم‌های پدر...

۲۰۰۰ بار رفته بودی و من منتظرت مانده بودم که برگردی. هزار شب را بی آنکه پلک ببندم به صبح رساندم تا کلید بچرخانی از در.

من بارها آمدنت را به انتظار نشسته بودم. با غصه زیاد می‌آمدی و با آمدنت، غم آن همه انتظار از یاد می‌رفت. حضور تو سبز و زمستان به گُل می‌نشست.

کنار سایه امن حضورت که بهترین جای جهان بود برای دختری که تمام آمال و آرزو و آرمانش پدرش بود. دختر عزیزکرده بابا... پناهگاه امن حضورش در تلاطم ناگزیر جهان.

دیشب چه یلدای درازدامنی که نیامد و صبح، در این خانه را نزدی. چشمم به در خشکید. دلم یخ کرد. سرم در حسرت شانه‌ات سوخت.

تو اما برای اول بار نبودی و نیامدی که آرامم کنی. نیامدی که کنارت از همه دردها و زخم‌ها کناره بگیرم. که غرق آبی آسمان نگاهت شوم. که در تو خلاصه شوم.

تو برای اول بار نبودی و نیامدی و من زیر آوار سخت‌ترین دقیقه‌ها استخوانم ترک برداشت. من... من بی‌پدری ندیده بودم. سخت است کنون که آزمودم.

آه... فکر می‌کردم از این آشوب سلامت برنمی‌گردم. فکر می‌کردم بی‌تو محال است به سامان برسد کارها.

ولی حالا همین دقیقه‌ها که وداع تو را به مجلس نشسته‌ایم، دیدمت. دیدمت در اشک یکان یکان دیگران که دوستت داشتند.

دیدمت کنار لبخند کسانی که از آقا تقی خوش‌رکاب و از رحمان سه‌درچهار، از توبه نصوح، از دو چشم بی‌سو، از سر دلبران و صاحبدلان گفتند.

همین حالا که وداع تو را به مجلس نشسته‌ایم، دیدمت. جمع دلواپسی دوستانی که از تو خاطره می‌گفتند. کنار دلتنگی و محبت مردمانی که دوستت دارند و دوستشان داشتی.

من با میراث مهر تو زنده‌ام آقا. مثل همیشه برایم دعا بخوان بابا».

وی در ادامه ضمن خیر مقدم به همه مردم گفت: مردم هنردوست، مردم مهربان که در تمام این سال‌ها با دعای خیرتان همیشه بدرقه راه پدرم بودید. خوش آمدید. ممنون از اینکه تمام این لحظات، لحظات من و خانواده کاسبی را تنها نگذاشتید. از همه شما ممنونم. امیدوارم که روح پدرم با دعای خیر همه شما آسمانی شود و در آرامش ابدی آرام بگیرد.

سپس خانواده کاسبی برای آخرین بار با پیکر آن مرحوم وداع کردند.

پس از آن پیکر مرحوم کاسبی به سمت درب اصلی حوزه هنری تشیع و سپس نماز میت بر پیکر آن مرحوم خوانده شد و در ادامه به قطعه هنرمندان بدرقه شد.

در این مراسم علی منتظری رئیس جهاد دانشگاهی،جواد شمقدری رئیس پیشین سازمان سینمایی،حسین یاری،مهوش وقاری،فرهاد بشارتی،زینب سیلمانی،محسن برمهانی، محمد مهدی اسماعیلی وزیر سابق ارشاد،کوروش زارعی، مجید زین العابدین، محمدعلی مودب (شاعر)، محمود رضوی، حبیب ایل‌بیگی، وحید جلیلی (قائم‌مقام رئیس صدا وسیما) و... حضور داشتند.


ت ت
کدخبر: 287442 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین