- آرشیو اخبار 1
- سیاسی 2
در اولین روز ثبت نام انتخاباتی
علی ربیعی - سخنگوی دولت دوازدهم
فارغ از معایب و یا محاسن احتمالی این بند قانون، بدون تردید تصویب و اعلام آن در آستانه این انتخابات به نحوی عامل محدودسازی حضور افراد مستقل و منتقد خواهد شد - ظاهراً یکی از فواید در نظر گرفته شده برای این تصمیم آن است که سابق بر این، شورای نگهبان بسیاری از افرادی که ثبت نام میکردند، رد صلاحیت میکرد اما طبق قانون جدید در همان مرحله اول تعدادی از رد صلاحیتها انجام میشود و تعداد کمتری به مرحله دوم راه مییابند- به هرصورت، فارغ از مفید بودن یا نبودن دومرحلهای بودن ثبتنام، در این مرحله و در آستانه انتخابات ۱۴۰۲، مسیر تأیید و تصویب ناگهانی این قانون آثار زیانباری بر انتخابات پیشرو خواهد داشت.
نگاه واقع بینانه حاکی است که در این شرایط اجتماعی، وضعیت جامعه به نحوی است که انتظار مشارکت بالا به خصوص در شهرهای بزرگ نمیرود.
اساساً، افراد در یک فرآیند سه مرحلهای اقدام به تصمیم برای مشارکت میگیرند. در مرحله اول، فرد باید اطمینان داشته باشد که میتواند مشارکت کند. در مرحله دوم باید این ذهنیت به وجود آید که اگر مشارکت صورت گیرد احتمال موفقیت در آن وجود دارد و در مرحله سوم اگر موفقیت حاصل شد، منجر به تغییر و وضعیت بهتر خواهد شد. اگر در این فرآیند سه مرحلهای، افراد مجاب شوند، شاهد رشد مشارکت در افراد واجد شرایط رای دادن در هر زمینهای میشود. اکنون در هر سه مرحله گفتهشده، ذهنیت جامعه دارای سوگیری منفی است. حتی در مرحله اول که میتوان به عنوان کاندیدا شرکت کرد هم ذهنیتها آماده مشارکت نیست.
ضلع دیگر انتخابات، گروههای سیاسی، جریانهای اجتماعی و افراد مشارکتکننده برای نامزدی انتخابات هستند.
بر اساس یافتههای من، در حال حاضر، سه نوع استراتژی در قالب سه طیف، وجود دارد:
طیف اول؛ ابتکار عمل-مشارکت است. عدهای، به دلایل گوناگون اعتقادی، دینی، سیاسی، حتی نوستالژیک و… قطعا مشارکت می نمایند.در آن سوی این طیف، عده ای معتقد به کنش مثبت بوده و بنابه اعتقاد بر حفظ اصل ارزشهای صندوق رأی و انتخابات و نیز ثبات و آرامش کشور میخواهند با در دست داشتن ابتکار عمل، مشارکت کنند.
طیف دوم؛ طیف انفعال_تحریم است.در نقطه افراطی طیف، با هدف براندازی و در حالت معتدلتر برای مشروعیت زدائی (با این توجیه که نظام بعدا مدعی مشارکت بالا می شود و به دلایل متعدد دیگر) اقدام به تحریم میکنند. طیف انفعال، انتخابات را تحریم نمیکند اما نسبت به انتخابات و نتایج آن بیتفاوت میماند.
به هرحال انفعالیها جریان مهمی هستند که نمیخواهند براندازانه رفتار شده و سبب ایجاد بیثباتی شود ولی با توجه به شرایط پیشآمده، در یک حالت انفعالی ممکن است تصمیم خود را تغییر دهند.
۳- طیف سوم که تعداد قابل توجهی را تشکیل میدهند، طیف انتظار و تصمیم است. توأمان هم تمایل و هم ابهام و تردید دارند تا تصمیم نهائی را اتخاذ کنند. ابهام نسبت به اینکه آیا فضای انتخاباتی به نوعی خواهد بود که بتوانند مشارکت کنند؛ آیا ساخت قدرت اقدام به ایجاد شرایط و فضایی خواهد کرد که همه بتوانند مشارکت کنند و هم قادر به کنشگری فعال شوند. آیا میتوانند از فیلترهای تایید صلاحیت رد شوند؟ اینها به نوعی منتظر بررسی شرایط برای تصمیمگیری بودند. این قانون با دومرحلهای کردن ثبتنام، گروه انتظار و تصمیم را از میدان به در کرد. عملاً به نفع تحریمیها عمل شده و حتی گروه انفعالیها را هم به این نتیجه رساند که در تصمیم خود برای انفعال و عدم شرکت محق بودهاند و پایگاه ابتکار عملیها را هم ضعیف کرد.
اگرچه بر اساس قرائن موجود و از جمله ملاحظات مذکور به سختی می توان انتظار مشارکت جهشگونه را داشت، اما بر مبنای نگاهی هر چند اجمالی به مختصات کنونی کشور میتوان این پرسش را مطرح کرد که چه چیزی به جز یک مشارکت بالا و یک انتخابات واقعاً قانون اساسی بنیاد میتواند افق تازه ای در ورای چشمانداز ناامیدانه از چالشهای انکار ناپذیر پیش روی نسلهای آینده ساز ایران بگشاید؟
بهبود مشارکت تعداد بیشتری از مردم در پای صندوقهای رای قطعا میتواند روزنههایی برای امید و خروج کشور از دوقطبیهای تند و تیز و رسیدن به جریانی که جامعه را به مرور به سوی مدارا و اصلاحات و تفاهم پیش ببرد موثر باشد.
دومرحلهای کردن انتخابات قطعا به این مسیر کمکی نمیکند.
در پایان به تصمیم گیران و تعیین کنندگان سرنوشت انتخابات، به عنوان یک شهروند توصیه می کنم، که از بازخوانی مکرر قانون اساسی دریغ نشود. به خصوص آنجا که قانون اساسی بر اساس جهان بینی توحیدی و خداباوری حاکم بر انقلاب اسلامی، مبنای الهی در حاکمیت انسان بر سرنوشت خویش را به روشنی توضیح داده و در نهایت انتخاب خود مردم را شیوه نیل و تحقق آرمانهای شناخته شده جمهوری اسلامی میداند.