بدین ترتیب مأموران به پرس و جو از وی پرداختند. اما این مرد مهر سکوت بر لبش زد و درباره سرنوشت همسر سابقش حرفی نزد اما وقتی مأموران در بررسی خودروی وی با لکههای خون رو به رو شدند، وی بازداشت شد.
آخرین بار دنبال مبینا رفتم و با هم برای تفریح به دماوند رفتیم. ما آنجا با هم مشروب خوردیم و مست شدیم. مبینا روی صندلی عقب ماشین خوابیده بود که گوشی موبایل او را برداشتم و آن را بررسی کردم.
مرد قزاقستانی دختری 12 ساله را در توالت مدرسه مورد تجاوز قرار داد.
زن جون با استفاده از غفلت صاحبخانه طلاهای او را به سرقت برد.
دختر جوان که اشک میریخت، گفت: او که به نظرم حال طبیعی نداشت به سمت من حملهور شد و بدون توجه به التماسهایم مرا آزار داد. آزار و اذیت وحشیانه او باعث شد بیهوش شوم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم او یک شیطان است.
جوان ۳۰ ساله ای که هنگام دستبرد به یک خودرو دستگیر شده بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: پدرم سرایدار یکی از مدارس بود اما همواره با مادرم اختلاف داشت و من تنها شاهد درگیری و کتک کاری آن ها بودم.
متهم زن جوان را در روز روشن به اجبار وسط خیابان در آغوش گرفته و پشت شمشادها او را مورد تجاوز قرار داده است.
وقتی کلمه ازدواج به گوش ما میخورد چیزی که به ذهن میآید ازدواج دائم یا موقت است که هم در قانون هم در شرع مورد پذیرش هستند.
ازدواج ما تحمیلی و نوعی معاوضه بود در واقع خانوادهها یک دختر دادند و یکی گرفتند. هنوز سیکلام را نگرفته بودم که پدرم من را وارد زندگی مشترک کرد.
فردی در قزوین با تظاهر به نداشتن یک دست و معلولیت در پاها در سطح شهر تردد میکرد و اینگونه سعی در جلب ترحم عابران و شهروندان داشت. از طرفی این مرد از این طریق به تکدیگری میپرداخت.