شرط و شروط بنسلمان برای پذیرش غنیسازی در ایران
بنسلمان در دیدار ترامپ میتواند استدلال کند که مذاکرات باید در اسرع وقت از سر گرفته شود ــ و حتی عربستان میتواند نقش میانجی را ایفا کند؛ هرچند احتمالاً عمان میزبان گفتوگوها خواهد بود.
اندیشکده شورای آتلانتیک در تحلیلی نوشت: برای درک اینکه چرا دستیابی به یک توافق هستهای با ایران باید ــ دستکم از نگاه سعودیها ــ بخش اساسی دیدار با دولت ترامپ باشد، باید به پایان جنگ ماه ژوئن امسال میان ایران و اسرائیل بازگشت. جنگ دوازدهروزه بدون هیچ توافق هستهای میان واشنگتن و تهران پایان یافت و ایران پس از آن به بازسازی توان نظامی خود پرداخته است. علاوه بر این، میتوان گفت که این جنگ امیدها برای دستیابی به توافق هستهای را نیز تخریب کرده و بیاعتمادی میان حکومت ایران و دولت آمریکا را عمیقتر کرده است.
در ادامه این مطلب آمده است: اسرائیل و ایالات متحده در جریان جنگ به دستاوردهای عملیاتی مهمی دست یافتند ــ از جمله آسیب جدی به تأسیسات هستهای ایران در نطنز، فردو و اصفهان و کشتن دانشمندان هستهای ایران. اما اقدامات ایران در هفتهها و ماههای پس از پایان عملیات نظامی اسرائیل و آمریکا ــ بهویژه بازسازی تأسیسات هستهای و تقویت توانمندیهای متعارف ــ نشان میدهد که تهران تسلیم نشده است. طبق گزارشهای رسانههای منطقه، ایران همچنان در حال تقویت توان نظامی خود است، ظاهراً در آمادهسازی برای رویارویی بعدی با اسرائیل.
این واقعیت باید کشورهای خلیج فارس، از جمله عربستان سعودی، را نگران کند. حتی اگر رهبران خلیج فارس باور داشته باشند که گسترش روابط دیپلماتیک با تهران ــ که در سالهای اخیر تقویت شده ــ میتواند از عربستان در برابر جنگ آینده بین اسرائیل و ایران محافظت کند، ممکن است شگفتزده شوند ــ و نه بهطور خوشایند.
احتمال وقوع یک درگیری دیگر میان اسرائیل و ایران، همانطور که گفته شد، بسیار واقعی به نظر میرسد ــ و کارشناسان معتقدند درگیری بعدی میتواند شدیدتر باشد و حتی کشورهای خلیج فارس را نیز دربر گیرد. این احتمال با تهدیدهای ایران مبنی بر استفاده از نیروی دریایی و سایر سلاحهایش در جنگ آینده، و همچنین بحثهای عمومی در ایران درباره احتمال بستن تنگه هرمز، تقویت شده است. افزون بر این، اگر ایران فرض کند که ایالات متحده نیز در جنگ دخالت خواهد کرد، احتمالاً به دنبال حمله به پایگاههای آمریکا در سراسر خاورمیانه، از جمله در منطقه خلیج فارس خواهد بود.
بهطور کلی، ایران ممکن است به اقدامات دیگری برای توقف جنگ متوسل شود؛ از جمله کشاندن کشورهای خلیج فارس به خط آتش، تا بتواند بر واشنگتن و اسرائیل فشار وارد کند تا جنگ را متوقف کنند. و از آنجا که اسرائیل در کارزار بعدی بهدنبال سرنگونی حکومت ایران است، احتمال چنین اقدامات ناامیدانهای افزایش مییابد.
واقعیت اینکه ترامپ بنسلمان را دوست دارد، به ولیعهد سعودی اهرم فشار خوبی میدهد، اگر بخواهد نکات زیر را مطرح کند:
بنسلمان میتواند اشاره کند که وضعیت موجود ناپایدار است و به نفع منافع آمریکا نیست؛ از جمله خطر آسیب به اقتصاد جهانی در صورت وقوع یک جنگ دیگر میان ایران و اسرائیل.
ولیعهد همچنین میتواند استدلال کند که مذاکرات باید در اسرع وقت از سر گرفته شود ــ و حتی عربستان میتواند نقش میانجی را ایفا کند (هرچند احتمالاً عمان میزبان گفتوگوها خواهد بود).
مهمتر از همه، بنسلمان میتواند از طرف سعودیها ایده تشکیل یک کنسرسیوم هستهای منطقهای را بپذیرد؛ ایدهای که میتواند جاهطلبیهای هستهای ریاض را نیز پیش ببرد، از جمله ایجاد یک بانک سوخت هستهای منطقهای.
ممکن است بنسلمان به ترامپ بگوید که آماده پذیرش میزان نمادینی از غنیسازی در ایران است (که به پیشبرد توافق کمک میکند) ــ مشروط بر اینکه عربستان نیز بتواند غنیسازی را در خاک خود انجام دهد.
افزون بر این، درست است که بنسلمان ــ که ایرانیها را خوب میشناسد ــ باید برای ترامپ روشن کند که چه چیز در مذاکرات با ایران ممکن است و چه چیز غیرممکن. در حال حاضر بهنظر میرسد خواستههای دولت ترامپ از ایران در تهران بهمثابه تسلیم تلقی میشود، نه سازش.
در نهایت، نادیده گرفتن مسئله ایران در گفتوگوهای میان ترامپ و ولیعهد سعودی میتواند به منافع عربستان آسیب بزند؛ آنهم با توجه به افزایش احتمال ازسرگیری جنگ در خلیج فارس. بنسلمان باید برای کاهش فاصله میان ایران و ایالات متحده تلاش کند؛ در غیر این صورت ممکن است هزینه جنگ آینده را خودش بپردازد.
دنی سیترینوویچ پژوهشگر غیرمقیم در برنامههای خاورمیانه شورای آتلانتیک و همچنین پژوهشگر در مؤسسه مطالعات امنیت ملی است.