مجید عاشق همسر دوستش شد/ نقشه هوس آلود زن خیانتکار
جوانی که در یک ماجرای خیانتآلود دوستش را برای رسیدن به همسر وی کشته بود، سپیدهدم روز گذشته در زندان به دار مجازات آویخته شد.
ماجرای این جنایت هولناک از ۵ سال قبل زمانی آغاز شد که مرد ۴۰ سالهای با همسرش به یکی از رستورانهای سنتی طرقبه در مشهد رفت و در آنجا با پسر جوانی به نام مجید آشنا شد. آن روز مجید برای تفریح روی یکی از تختهای سنتی نشسته بود و مشغول استعمال قلیان بود که رضا هم درکنارش نشست و اینگونه گفتگوی آنان شروع شد.
رضا وقتی فهمید مجید از شهرستان به مشهد آمده است و پناهگاهی ندارد، او را برای صرف شام به خانهاش دعوت کرد و اینگونه معاشرت خانوادگی آنها شکل گرفت. هنوز مدت کوتاهی از رفت و آمدهای مجید به خانه رضا نگذشته بود که او در یک عشق هوسآلود به همسر دوستش دل باخت و به او ابراز علاقه کرد. مجید مدعی بود با همسرش رابطه خوبی ندارد و همسر رضا را ترغیب میکرد از شوهرش طلاق بگیرد و با او ازدواج کند، ولی زن جوان تردید داشت و نمیتوانست از فرزندش چشمپوشی کند.
اینگونه بود که مجید (جوان ۲۹ساله) تصمیم هولناکی گرفت و آن را برای همسر دوستش بازگو کرد. دسیسه شوم قتل رضا با نقشه شیطانی و همراهی زن جوان آغاز شد. حالا تقویم تاریخ به بیستم خرداد سال ۱۴۰۰ رسیده بود و رضا دوران نقاهت بیماری کرونا را میگذراند که از مدتی قبل به آن مبتلا شده بود. قرار بود صبح زود این دسیسه شیطانی اجرا شود. زن جوان تا پاسی از شب نخوابید و مدام با وجدان خود درباره عشقی رنگین درگیر بود، اما صبح بالاخره هوس های شیطانی را ترجیح داد، ولی هنوز نگران بود.
رضا هم تا سپیدهدم نخوابید چراکه دوست داشت با رهایی از بیماری کرونا بیشتر با فرزندانش بازی کند. صبح زود زن جوان با همین بهانه به شوهرش پیشنهاد داد قرص خوابآور مصرف کند. او ۲ قرص را به شوهرش خوراند و سپس هندزفری تلفن همراه را در گوشش گذاشت تا بتواند دستورهای قاتل سیاهپوش را اجرا کند. قرار آنها در خیابان شهید رستمی بود.
زن جوان به بهانه پیادهروی برای بهبود کرونا شوهرش را از خانه خارج کرد. تماسهای تلفنی پنهانی آغاز و مشخص شد که مجید گفتگوهای او با شوهرش را میشنود. از سوی دیگر مجید به سراغ یکی از دوستانش رفته و موتورسیکلت او را امانت گرفته بود. لباسها و شال سیاه را پوشیده و کارد تیزی را نیز برای اجرای نقشه شوم برداشته بود. وقتی مجید از گفتگوهای تلفنی آنها متوجه نگرانی زن جوان شد که به همسرش میگفت اگر حالت خوب نیست، به خانه بازگردیم، از آن سوی خط فریاد زد «خفه شو»!
در همین حال رضا که به خاطر مصرف قرصها حال مناسبی نداشت، کنار چمنهای اطراف جدول خیابان دراز کشید. مجید که از دور آنها را زیر نظر داشت بیدرنگ گاز موتورسیکلت را فشرد و مقابل آنها از موتور پیاده شد. او کارد را بیرون کشید و بیرحمانه تیغه آن را بر سینه و شکم دوستش فرود آورد و سپس خیلی خونسرد سوار موتورسیکلت شد و در سکوت صبحگاهی از محل جنایت گریخت. لحظاتی بعد مرحله دوم این دسیسه هولناک با فریادهای زن جوان شروع شد؛ «شوهرم را کشتند، کمک کنید»!
با فریادهای زن جوان، رهگذران و اهالی محل به یاری جوان مجروح شتافتند و با امدادگران اورژانس تماس گرفتند ولی نیروهای امدادی در حالی پیکر او را به بیمارستان صاحب الزمان (عج) رساندند که دیگر جانی در بدن نداشت و به قتل رسیده بود.
خیلی زود زنگ تلفن پلیس۱۱۰ به صدا درآمد و اینگونه ماجرای این پرونده جنایی به دکتر حسن زرقانی قاضی ویژه قتل عمد در زمان وقوع حادثه گزارش شد. از سوی دیگر، گروه تخصصی کارآگاهان پلیس آگاهی به سرپرستی سرهنگ ولی نجفی رئیس دایره قتل عمد آگاهی نیز عازم محل جنایت شدند و در کنار مقام قضایی قرار گرفتند.
زن جوان که تنها شاهد این جنایت وحشتناک بود به مقام قضایی گفت: شوهرم دوران نقاهت بیماری کرونا را میگذراند و به همین خاطر هم صبح زود برای پیادهروی به خیابان آمدیم، اما یک جوان موتورسوار نقابدار که لباسهای سیاهی هم بر تن داشت برای من ایجاد مزاحمت کرد و به متلکگویی پرداخت. شوهرم که نمیتوانست این صحنه تلخ را تحمل کند، با او درگیر شد، ولی موتورسوار سیاهپوش شوهرم را با ضربات چاقو مجروح و فرار کرد.
این زن در حالی ادعای درگیری با قاتل سیاهپوش را بازگو میکرد که قاضی ویژه قتل عمد و کارآگاهان در اولین فرضیه جنایی نوک اتهام را به سوی زن جوان گرفتند چراکه موتورسوار ناشناس دلیل نداشت برای متلکگویی نقاب بر چهره بزند و صورتش را با شال بپوشاند. با وجود این، برای آنکه قاتل فراری متوجه حقیقت ماجرا نشود، طوری وانمود کردند که سخنانش را پذیرفتهاند و پلیس در جستجوی موتورسوار سیاهپوش است.
از سوی دیگر، قاتل ۲۹ ساله که بعد از فرار از صحنه جنایت موتورسیکلت امانتی دوستش را به او بازگردانده بود بلافاصله راهی تهران شد، اما وقتی در یک تماس پنهانی با زن جوان فهمید که پلیس نقشه آنها را باور کرده است و در جستجوی موتورسوار ناشناس است، دوباره به مشهد بازگشت.
مجید پس از تماس با یکی از بستگان رضا (مقتول) چنین وانمود کرد که برای چند روز به کیش رفته بود و از قتل دوستش اطلاعی نداشت. اما زمانی که مجید برای خرید دستهگل تسلیت به گلفروشی رفت تا در مجلس ختم شرکت کند، ناگهان در حالی خود را در محاصره کارآگاهان ورزیده پلیس دید و دستگیر شد که زن جوان نیز قبل از او به آگاهی مرکز منتقل شده بود.
هر دو متهم که مقابل افسران کارآزموده آگاهی قرار گرفته بودند، با مشاهده مستندات انکارناپذیر، لب به اعتراف گشودند و راز این جنایت خیانتآلود را فاش کردند. اینگونه بود که زن ۳۳ ساله و قاتل ۲۹ ساله راهی زندان شدند و سپس صحنه قتل هولناک رضا را در حضور قاضی وقت ویژه قتل عمد و کارآگاهان پلیس آگاهی بازسازی کردند.
با تکمیل تحقیقات، کیفر خواست این پرونده جنایی در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر شد و هر دو متهم مدتی بعد در دادگاه کیفری یک خراسان رضوی مقابل میز عدالت ایستادند و این ماجرای تکاندهنده را با جزئیات آن بازگو کردند.
پس از برگزاری جلسات محاکمه، قضات باتجربه دادگاه کیفری یک با توجه به اعترافات متهمان و محتویات پرونده، «مجید-ش» را به قصاص نفس و زن جوان را نیز به تحمل زندان طولانی محکوم کردند. این رأی قاطع در دیوان عالی کشور نیز مهر تایید خورد و بدین ترتیب سپیدهدم روز گذشته قاتل سیاهپوش در زندان مرکزی مشهد پای چوبه دار رفت و به مجازات رسید تا درس عبرتی باشد برای آنان که هنوز در افکار شیطانی خود به دنبال هوسهای خیانتبار هستند.