شوهرم مرا بخاطر ارثیه کتک می‌زند

زنی با مراجعه به کلانتری از شوهرش به خاطر ضرب و جرح و گرفتن نوزادش از او شکایت کرد.

شوهرم مرا بخاطر ارثیه کتک می‌زند
پیشنهاد ویژه

زن ۳۸ ساله با مراجعه به کلانتری گلشهر مشهد گفت: من تبعه افغانستان و ساکن ایران هستم و تا سوم راهنمایی درس خوانده‌ام. زمانی که ۱۵ سال داشتم با فردی غریبه ازدواج کردم، اما از اول زندگی متوجه شدم همسرم معتاد است. او چند بار در مرکز ترک اعتیاد بستری شد، ولی باز دوباره شروع کرد.

بالاخره کار به جایی رسید که بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک در حالی از همسرم طلاق گرفتم که ۲ فرزند داشتم، ولی خانواده همسرم آنها را از من گرفتند. من دچار افسردگی روحی شدم. پدرم هر کاری کرد تا حالم خوب شود، به همین خاطر مدتی در مغازه فروشندگی می کردم.

نزدیک ۵ سال از طلاقم گذشته بود که صاحب مغازه از من خواستگاری کرد. او می‌گفت همسرش فوت شده است. پدرم مخالف ازدواج ما بود، ولی من عاشق محمود بودم. پدرم وقتی اصرار و ناراحتی مرا دید، به ناچار رضایت داد. بعد از ازدواج متوجه شدم که همسرم زن و بچه دارد و من همسر دوم هستم.

مدتی اجاره‌نشین بودیم، ولی به خاطر اینکه همسرم نمی‌توانست اجاره بدهد، صاحبخانه ما را بیرون انداخت. در این شرایط من باردار بودم. پدرم دلش سوخت و خانه‌ای به من داد که مستاجر نباشم و برای خرج و مخارج زندگی نیز کمکمان می‌کرد تا اینکه پدرم فوت شد.

من و همسرم همچنان در آن خانه زندگی می کردیم. همسرم مدام درگوش من می‌خواند که این سهم تو از ارث پدرت است و حق تو بیشتر از این حرف‌هاست. برای همین من هم مدام مقابل مادرم و خانواده می‌ایستادم که حق مرا بدهید و همه جا به قول خودش پشتم بود. کار به جایی رسید که به مادرم گفتم تو مگر چه کاری برای من انجام داده‌ای؟ تو مادرم نیستی! تو برای من مادری نکردی! حتی او و برادرم را کتک زدم و بعد هم شکایت کردم. شوهرم هم مدام مرا تحریک می‌کرد.

در جلسه دادگاه مادرم وقتی سهم مرا می‌داد، رو به من کرد و گفت: دختر ان‌شاءالله کاری که با من کردی به سرت بیاد! من آن زمان دخترم را تازه به دنیا آورده بودم.

چند ماهی از این ماجرا گذشت و همسرم با تحریک همسرش مدام به من اصرار می‌کرد که خانه را بفروشم. من که مشکوک شده بودم، مخالفت کردم و به همین دلیل همسرم مرا به‌شدت کتک زد.

اکنون او دختر ۶ ماهه را از من گرفته و به همسر اولش داده است تا از او مراقبت کند. بعد از اینکه شکایت کردم، ادعا دارد چون من تبعه افغانستان هستم و مدارک‌ قانونی ندارم می‌خواهم دخترم را با خودم به افغانستان ببرم.

من یقین دارم که آه مادرم زندگیم را سوزاند و مرا به این سرنوشت سیاه دچار کرد. اکنون دست به دامان قانون شده‌ام، ولی خوب می‌دانم باید به سراغ مادرم بروم و بر قلب آزرده‌اش بوسه بزن.

با دستور سرهنگ ابراهیم عربخانی رئیس کلانتری گلشهر مشهد اقدامات مشاوره ای درباره ماجرای زن ۳۸ ساله افغانستانی دردایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.


ت ت
کدخبر: 291804 تاریخ انتشار
در رسانه های دیگر بخوانید
ارسال نظر

پربیننده‌ترین