استاد علوم ارتباطات:
کتاب «در اندیشه ایران» به پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مقاطع حکمرانی می‌پردازد
استاد علوم ارتباطات در رونمایی کتاب «در اندیشه ایران» گفت: این کتاب بازخوانی صریح تجربه‌های حکمرانی و ضرورت‌های توسعه است.
هادی خانیکی در نشست رونمایی کتاب اسحاق جهانگیری «در اندیشه ایران» اظهار کرد: به آقای جهانگیری خسته نباشید می‌گویم. من در جریان شکل‌گیری کتاب بودم؛ این کتاب فقط یک روایت اجرایی نیست بلکه تلاشی برای فهم دوباره تاریخ معاصر ایران و فرصت‌هایی است که به دلیل منازعات و سوءتفاهم‌های سیاسی معمولاً نادیده گرفته می‌شود.»
او سپس افزود: این کتاب پنج ضرورت دارد که در واقع پاسخ به نیازهای خودش هم هست. ضرورت اول، بازخوانی تجربه‌های تاریخی است. جامعه ما به‌دلیل روایت‌های پراکنده و آسیب‌دیدن اعتماد عمومی، در بازخوانی تجربه‌های معاصر دچار اختلال شده است. این کتاب یک تجربه جدید است زیرا به پیچیده‌ترین و حساس‌ترین مقاطع حکمرانی، یعنی سال‌های ۹۲ تا ۱۴۰۰ می‌پردازد و این پرسش را مطرح می‌کند که چرا برخی تصمیمات موفق و برخی دیگر ناکام شدند. حکمرانی امروز نیز به چنین بازخوانی‌ای نیاز دارد.
خانیکی درباره ضرورت دوم گفت: «نکته دوم این است که کتاب چگونه توسعه را روایت می‌کند. در این روایت، سیاست، اجتماع، فرهنگ و محیط‌زیست در کنار اقتصاد دیده شده‌اند. بر اساس این نگاه توسعه بدون ثبات و پیش‌بینی‌پذیری ممکن نیست؛ بدون اعتماد عمومی، بدون گفت‌وگوی حکومت با جامعه و بدون ثبات اقتصادی نیز محقق نمی‌شود. در این کتاب قهرمان‌سازی صورت نگرفته و محدودیت‌ها با صراحت بیان شده است؛ همان نکته‌ای که باعث شده پس از انتشار، جریان‌های سیاسی گوناگون تلاش کنند تفاسیر متفاوتی از آن ارائه دهند.
او ادامه داد: این اثر متکی به تجربه‌های زیسته، داده‌های واقعی و مشاهدات نزدیک است. کمتر بر آمار و ارقام تکیه کرده و بیشتر جنبه تجویزی دارد که از اهمیت آن می‌کاهد. ویژگی دیگر کتاب حساسیت نسبت به مسائل مردم و سرمایه اجتماعی است؛ همان روحیه‌ای که شخص دکتر جهانگیری دارد و گاه احساساتش را پنهان می‌کند، در این کتاب هم دیده می‌شود. او هشدار می‌دهد که اگر فاصله دولت و جامعه افزایش یابد، هیچ برنامه توسعه‌ای به نتیجه نمی‌رسد.
خانیکی در تشریح ضرورت چهارم گفت: اصل کتاب این است که ایران چگونه می‌تواند و باید در مسیر توسعه قرار گیرد. دکتر جهانگیری توسعه را برای ایران ضروری می‌داند حتی برای حل مسائل روزمره. تحقق توسعه نیازمند سه رکن است: اجماع سیاسی، ثبات اقتصادی و سرمایه اجتماعی همراه با همبستگی ملی. در دکترین دکتر جهانگیری تأکید می‌شود که بی‌ثباتی تصمیم‌ها، تداخل نهادها و فرسایش اعتماد، موتور توسعه را از کار می‌اندازد.
او در پایان درباره ضرورت پنجم گفت: نکته پنجم، راه عبور از وضعیت خطیر کنونی است. راهی که دکتر جهانگیری به‌عنوان یک تکنوکرات و مدیری با تجربه از پایین‌ترین تا بالاترین سطوح پیشنهاد می‌دهد. این راه پیشنهادی است اما مبتنی بر تجربه عملی بوده و به همین دلیل است که بر تقویت تولید تأکید می‌شود.
