«عسل» که به مجتمع قضایی خانواده آمده بود تا تکلیف زندگی مشترک ۱۰ روزهاش را روشن کند انگار تابستان و پاییز فرقی نداشت.
همت دوست شوهرم بود و گاهی که شوهرم در خانه نبود او می اومد و آنقدر از من تعریف می کرد که دچار وسوسه های شیطانی می شدم.
کودکی که حاصل خیانت من و سمیرا به خانواده هایمان است اکنون ۳ سال دارد/این راز تا به کی سر به مهر خواهد ماند!!!!!
پس از سالها زندگی مشترک، زن دوم مرد ساده لوح همه چیز را خراب کرد. البته زن اول بیکار ننشسته و چنان انتقامی از آن گرفت که تا آخر عمرشان فراموش نکنند.
شوهرم تا حدی جنون داشت که مرا آزار بدی می داد و جنازه نیمه جان مرا با خود به خانه می آورد.
پسر جوان که در یک نگاه دلباخته دختری در مراسم عروسی شده بود نمی دانست پس از ازدواج و فاش شدن بیماری زنش چطور ادامه زندگی دهد.
زن ۴۶ ساله با اشاره به اینکه بخاطر لجاجت با آشنایان شوهر سابقم ازدواج کردم، می گوید: این ازدواج فقط ۱ ماه طول کشید ولی باز پیشمانم
بخاطر یک بیماری زنانگی به مطب پزشک مراجعه کردم ولی بعد از آن زندگی ام بهم ریخت.
وقتی وارد اتاق خوابم شد زنی را با سر و وضعی بد در آنجا دیدم و دنیا روی سرم خراب شد.