-
وقتی زن عقدی و زن صیغه‌ای رشید با هم روبرو شدند فاجعه آغاز شد!
زن ۲۵ساله در حالی اشک‌ریزان این جملات را مقابل مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری آبکوه مشهد بیان می‌کرد که غرور و آینده‌اش لگدمال شده است.
-
مرد متاهل: نمی‌توانم آشنایی ۹ ساله‌ام را با خانمی دیگر قطع کنم!
۴۴ ساله‌ام و متاهل. ۹ سال پیش با خانمی هم سن خودم آشنا شدم و تا امروز این آشنایی ادامه داشته. حالا خداحافظی هم برای او سخت شده و هم برای من. همدیگر را دوست داریم و اصلا امکان ازدواج وجود ندارد. یک بار از او خداحافظی کردم اما چون ناراحتی قلبی دارد، کارش به بیمارستان کشید!
-
زن تحصیل‌کرده: سرزده وارد خانه شدم از دیدن زن جوان کنار همسرم شوکه شدم!
تازه در مقطع دکترا دانش آموخته شده بودم که روزی فهمیدم همسرم به من خیانت می کند با وجود این او را بخشیدم و به زندگی مشترکمان ادامه دادم ولی خودم متوجه نشدم که چگونه در فضای مجازی به ارتباط شیطانی روی آوردم و این گونه فرصتی برای جدایی به دست همسرم دادم چرا که …
-
مرد جوان: تا می رسم خونه زنم داخل اتاق خودش را زندانی می‌کند!
جوانی هستم ۳۱ ساله. با خانمم مشکل داریم. سه ماه است خانمم به محض رسیدنم به خانه همراه دو بچه ام توی یکی از اتاق‌ها می‌رود، در را قفل می‌کند و می‌گوید به جدایی فکر می‌کند. نه لباس‌هایم را می شوید، نه غذا برایم درست می‌کند و حتی در یک اتاق هم نمی‌خوابیم.
-
زن شوهردار: دوست شوهرم آنقدر به من اصرار کرد تا راضی به خیانت شدم!
همت دوست شوهرم بود و گاهی که شوهرم در خانه نبود او می اومد و آنقدر از من تعریف می کرد که دچار وسوسه های شیطانی می شدم و به ناچار از شوهرم جدا شدم و صیغه او شدم.
-
این دو خواهر همزمان عروس یک مرد شدند!+عکس
گانگا" یکی از خواهران بهم چسبیده می گوید: در نگاه اول عاشق معلم مدرسه روستایمان "جاسیمودین احمد" شدم، من و خواهرم...
-
طلاق پیرزن خسته از شوهر طمع‌کارش بعد از ۴۶ سال
اختلاف زن و شوهر سالخورده کار آنها را به دادگاه خانواده کشاند.
-
خواستگاری عاشقانه با استفاده عجیب از برف! عکس
در اقدامی جالب یک مرد از دختر مورد علاقه اش با کمک برف خواستگاری کرد.
-
قتل فجیع بعد از ۵۰ سال زندگی مشترک
هفته گذشته مأموران کلانتری 11 کرج در یک تماس تلفنی از مرگ زنی 63 ساله در خانه‌اش با خبر شدند.
-
عاشق دلخسته مشهدی دختر جوان را تا می خورد کتک زد
زن جوان که با وعده ازدواج اغفال و اموالش از سوی عاشق دروغگو بالا کشیده شده بود، از محلی که زندانی شده بود گریخت و به پلیس پناه برد.